بمباران ایران؛ آن‌چه باید دربارهٔ تحولات (بالقوه) دگرگون‌کننده بدانیم

نمایی از تأسیسات زیرزمینی فردو در ۲۰۰ کیلومتری جنوب غربی تهران پس از بمباران آمریکا

ساعاتی پس از نیمه‌شب ۲۲ ژوئن (اول تیرماه)، یک رشته انفجارهای مهیبی در رشته‌کوهی در حدود ۲۰۰ کیلومتری جنوب غربی تهران، پایتخت ایران، رخ داد.

این رشته کوه، فردو، محلی است که ایران سال‌ها در آن‌جا در حال ساخت یک تأسیسات زیرزمینی گسترده برای غنی‌سازی اورانیوم بود، یا آن‌طور که اسرائیل ادعا می‌کند، برای ساخت سلاح هسته‌ای.

این انفجارها ناشی از اصابت دوازده فروند از بزرگ‌ترین بمب‌های معمولی موجود در زرادخانهٔ آمریکا بود؛ بمب «نفوذگر با مهمات قدرتمند» به وزن ۱۳۰۰۰ کیلوگرم که با استفاده از یکی از پیشرفته‌ترین هواپیماهای نیروی هوایی آمریکا، بمب‌افکن بی-۲، بر فراز فردو رها شد.

با نشستن غبارها در آسمان فردو و دو مرکز اتمی دیگر ایران که هدف قرار گرفتند، روزهای آینده مشخص خواهد کرد چه پیامدهایی در انتظار است: آیا جنگ تمام‌عیار آغاز می‌شود؟ آیا ایران به پایگاه‌های آمریکا در منطقه حمله می‌کند؟ آیا تهران با بستن تنگهٔ هرمز عرضهٔ جهانی نفت را مختل خواهد کرد؟ آیا اسرائیل به حملات بی‌سابقهٔ خود به پایگاه‌های ایران ادامه می‌دهد؟ و آیا ایالات متحده وارد یک جنگ فراگیر در خاورمیانه خواهد شد؟

در حال حاضر، آنچه که باید بدانید را در زیر می‌خوانید:

قبل و بعد: مراکز هسته‌ای هدف قرار گرفتهٔ ایران توسط آمریکا

چه اتفاقی افتاد؟

حدود ساعت ۲:۳۰ بامداد به وقت محلی (اول تیرماه)، هفت فروند بمب‌افکن بی-۲ پس از طی مسافتی هزاران کیلومتری از پایگاه‌های خود در غرب میانه آمریکا، در ارتفاع بالا در آسمان فردو ظاهر شدند. مقام‌هایی آمریکایی گفتند که این هواپیماها ۱۴ فروند بمب «جی‌بی‌یو-۵۷»، معروف به «بمب‌های سنگرشکن» با قابلیت نفوذ در اعماق زمین و انفجار با تأخیر، را رها کردند تا تأسیساتی چون فردو که در زیرزمین قرار دارند را به طور کامل تخریب کنند.

همزمان، بیش از دوازده فروند موشک کروز تاماهاوک از یک زیردریایی آمریکا در خلیج فارس به سمت یک مرکز هسته‌ای ایران در اصفهان شلیک شد. همچنین دو بمب جی‌بی‌یو- ۵۷ بر روی سومین هدف آمریکا در این حملات، یعنی نطنز، انداخته شد.

به گفتهٔ مقامات ایالات متحده، در مجموع ۱۲۵ هواپیمای آمریکایی در این عملیات مشارکت داشتند؛ از جمله جنگنده‌های همراه و هواپیماهای سوخت‌رسان.

بیشتر در این باره: ایران دارای چه تأسیسات مهم اتمی است و در کجا پراکنده شده‌اند؟

چه خساراتی وارد شد؟

مقام‌های ایرانی به طور کلی تأیید کردند که این مراکز مورد حمله قرار گرفته‌اند. و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، ادعا کرد که تأسیسات فردو، نطنز و اصفهان «کاملاً و از بن منهدم شده‌اند».

با این حال، مشخص نیست دقیقاً چه چیزی آسیب دیده است و تا چه اندازه.

نطنز و اصفهان در طول ده روز حملات هوایی سنگین قبلاً مورد هدف قرار گرفته بودند.

اصفهان محلی است که طبق اعلام «مرکز تحقیقات تهدید هسته‌ای»، اندیشکده‌ای در واشینگتن، راکتورهای سوخت برای نیروگاه‌های هسته‌ای تولید می‌کرد، گرچه این فعالیت به دلیل تحریم‌های غرب کاهش یافته بود.

به گفتهٔ این مرکز، نطنز حداقل ۵۰ هزار سانتریفوژ دارد که در ساختارهای زیرزمینی آن جای گرفته‌اند. اما این سانتریفوژها به اندازه فردو در عمق زمین قرار ندارند.

فردو به دلیل قرار گرفتن در عمق کوهستان، برای اطلاعات نظامی اسرائیل و همچنین نهادهای اطلاعاتی آمریکا اهمیت ویژه‌ای داشت. در این تأسیسات که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر آن نظارت داشت، هزاران سانتریفوژ برای غنی‌سازی اورانیوم جاسازی شده بود.

اورانیوم غنی‌شده تا سقف مشخص، برای سوخت نیروگاه‌های برق استفاده می‌شود. اما بالاتر از آن، برای «مصارف نظامی» کاربرد دارد.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ماه گذشته اعلام کرد که بیش از ۴۰۰ کیلوگرم گاز هگزافلورید اورانیوم که مرحله‌ای کلیدی در فرآیند غنی‌سازی است، قبلاً تا ۶۰ درصد غنی شده بود. این به عنوان سطحی بسیار غنی‌شده در نظر گرفته می‌شود، اما نه سطح نظامی. در گزارشی محرمانه که سی‌ان‌ان می‌گوید در سال ۲۰۲۳ مشاهده کرده بود، آژانس اورانیوم غنی‌شده در سطح نظامی را در فردو کشف کرده بود.

ایران بارها تأکید کرده که فعالیت‌های هسته‌ایش صرفاً برای مقاصد غیرنظامی است.

بیشتر در این باره: در زیرزمین‌های فردو چه خبر است؟

در مورد جنگ؟

اسرائیل حملات آمریکا را ستوده و گفته که آن‌ «یک گام حیاتی در توقف تجاوزگری رژیم ایران و توانایی آن در تهدید منطقه و جهان» است.

در مقابل، مقام‌های ایرانی این حملات را محکوم کرده و هشدار داده‌اند که این اقدام آمریکا «نتایج خطرناک و پیامدهای گسترده‌ای» دارد. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، اعلام کرد که برای گفت‌وگو با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه که متحد نزدیک اما محتاط ایران است، به مسکو سفر می‌کند.

آقای عراقچی ساعاتی پس از بمباران آمریکا در یک کنفرانس خبری به احتمال مصالحه اشاره کرد و گفت «درهای دیپلماسی باید همیشه باز باشد»، اما افزود که «در حال حاضر چنین نیست».

در ایام پیش از حملات، واشینگتن در حالی که مذاکرات پرتنش دربارهٔ سرنوشت برنامهٔ هسته‌ای ایران در جریان بود به شدت تهران را تحت فشار قرار داد. و در حالی که پیام‌های عمومی و خصوصی دولت ترامپ در روزهای قبل از حملات تند‌تر شد، دیپلمات‌های اروپایی بیشتر درگیر شدند تا از وقوع حمله جلوگیری کنند.

این‌که آیا ایران آماده است یا وارد یک جنگ تمام‌عیار شود، یا مستقیماً علیه سرمایه‌‌های نظامی آمریکا در خاورمیانه دست به اقدام بزند، سوالی باز است.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی اصلی نظامی ایران، اعلام کرده که کشور حق پاسخگویی برای دفاع از خود را محفوظ می‌دارد و هشدار داد که آمریکا «منتظر پیامدهای ناگوار باشد».

در دی‌ماه ۱۳۹۸، پس از آن‌که یک پهپاد آمریکایی قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را کشت، ایران با حملات موشکی به تأسیسات آمریکا در عراق، از جمله پایگاه هوایی الاسد، به آن واکنش نشان داد. گزارشی از تلفات جانی منتشر نشد، اما حدود ۱۰۰ پرسنل آمریکایی دچار آسیب‌های روحی شدند.

آمریکا در قطر، کویت، عربستان سعودی و امارات متحده عربی پایگاه‌هایی دارد؛ بحرین مقر ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا است.

با این حال، هنوز مشخص نیست که آیا ایران حتی توانایی پاسخگویی دارد یا خیر.

در طول ده روز حملات اسرائیل، بسیاری از تأسیسات موشکی، پایگاه‌های هوایی، سامانه‌های پدافند هوایی و کارخانجات تسلیحاتی ایران تخریب یا آسیب دیده‌اند، که گزینه‌های تهران را محدود می‌کند.

با این حال، ایران ابزارهای دیگری هم دارد.

برای مثال، قابلیت‌های سایبری آن به خوبی سازماندهی شده است، و هکرهای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گذشته متهم به حملات سایبری به سیستم‌های اسرائیل شده‌اند.

و مجلس شورای اسلامی روز اول تیرماه خواستار بستن تنگهٔ هرمز شد، آبراهه‌ای حیاتی در مسیر خلیج فارس به اقیانوس هند، که مسیر مهمی برای صادرات نفت به سوی بازارهای جهانی است.

بستن این تنگه، رویدادی به شدت تأثیرگذار بر قیمت نفت خواهد بود.

بیشتر در این باره: آیا عملیات «آخوندک» در تنگه هرمز تکرار می‌شود؟

تأثیر حملات بر سیاست؟

این حمله نقطه عطفی برای ترامپ است، کسی که صعود سیاسی‌اش تا حدی ناشی از سرخوردگی او و بسیاری از آمریکایی‌ها نسبت به پیامدهای حملات ایالات متحده به افغانستان و عراق و عملیات نظامی در سوریه است، که اغلب به عنوان «جنگ‌های ابدی آمریکا» شناخته می‌شوند.

بسیاری از مشاوران ارشد ترامپ، از جمله جی‌دی ونس معاون رئیس‌جمهور، تلاش کردند تا مداخله‌های آمریکا در خارج را کاهش دهند. در روزهای قبل از اول تیرماه، در محافل سیاسی آمریکا، بحث‌های علنی درباره این‌که آیا دولت ترامپ باید مجدداً نیروهای نظامی آمریکا را وارد یک درگیری دیگری در خاورمیانه کند، جریان داشت.

پس از این حمله، که به نام «چکش نیمه‌شب» معروف شد، ترامپ و دیگر مقام‌های دولت آمریکا توضیحات محدودی ارائه دادند و تأکید کردند هدف از این اقدام نه «تغییر رژیم» بود، و نه واشینگتن قصد داشت عمیقاً وارد درگیری میان اسرائیل و ایران شود، که احتمالاً ادامه خواهد داشت.

پیت هگست، وزیر دفاع، روز اول تیرماه به خبرنگاران گفت: «این قطعاً یک عملیات بی‌پایان نیست».

در کنگره، دموکرات‌ها این حمله را محکوم کردند؛ اکثر قانون‌گذاران جمهوری‌خواه آن را تأیید کردند؛ اما چند تن از جمهوری‌خواهان، از جمله مارجوری تیلور گرین، نمایندهٔ سرسخت حزب جمهوری‌خواه در مجلس نمایندگان، در شبکه‌های اجتماعی نوشتند: «این جنگ ما نیست».

جی‌دی ونس چند ساعت پس از حمله به شبکهٔ ان‌بی‌سی نیوز گفت: «ما در جنگ با ایران نیستیم. ما در جنگ با برنامه هسته‌ای ایران هستیم».